پرویز یاحقی بانام اصلی پرویز صدیقی پارسی موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده ویولن اهل ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۱۴ در منزل پدری در خیابان خانقاه تهران متولد شد.
دایی وی حسین یاحقی استاد ویولن بود پدربزرگ مادریاش موسیقیدان بود، مادر او نیز به موسیقی علاقهمند بود و گوشههای موسیقی را میشناخت و فرخ القا خاله پرویز (که استاد حسین یاحقی نیز بود) سنتور را در حد استادی و سازهای تار، پیانو و کمانچه را مینواخت. گفتهشده مرحوم حبیب سماعی میآمده و سبک و سیاق نوازندگی وی را بررسی میکرده و یاد میگرفته است. درحالیکه پرویز هنوز یکساله نشده بود فرخ لقا درگذشت.
پرویز یاحقی بهواسطه داییاش از کودکی با هنرمندان نامداری نظیر ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، رضا قلی ظلی، مرتضی نی داوود، رضا محجوبی و علیاکبر شهنازی آشنا شد.
یاحقی در گفتگو با فروغ بهمن پور نویسنده کتاب چهرههای ماندگار گفت: به خاطرم میآید سه یا چهار سال بیشتر نداشتم که با انگشتان کوچکم روی آبپاش باغبانی پدرم ضرب میگرفتم و نغماتی که از دایی هنرمندم و دوستانش شنیده بودم را زمزمه میکردم.
او تحصیلات ابتدایی را در دبستان پروانه که در کنار مجلس شورای ملی واقعشده بود آغاز کرد. استاد حسین یاحقی با توجه به علاقه پرویز به موسیقی از پدر وی درخواست کرد او را تحت تعلیم خودش درآورد ولی پدر وی که از کارمندان عالیرتبه وزارت امور خارجه بود و با موسیقی بیگانه نبود، با این مسئله مخالفت کرد. وی مایل بود فرزندش دکتر یا مهندس شود، اما حسین یاحقی دست از راهنمایی و آموزش پرویز برنمیداشت. پدر پرویز به بهانه مأموریت اداری وی را به بیروت برد. پرویز یاحقی که حتی فلوت خود را همراه نبرده بود به دلیل دوری از موسیقی سخت بیمار شد و در آستانه دهسالگی، با پولتوجیبی خود از خانه پدری فرار کرد و به ایران بازگشت.
وی ساز ویولن و آموزشهای ویژه شامل پیشدرآمد، چهارمضرابها، آهنگهای ضربی و دستگاههای موسیقی ایرانی تا دوره عالی را نزد حسین یاحقی آموخت. مدتی بعد ابوالحسن صبا وی را به شاگردی پذیرفت و مدت دو سال موسیقی به وی آموخت.
پرویز یاحقی درباره تمرین موسیقی در آن دوران گفت: حدود سیزده یا چهارده سال داشتم و خاطرم هست که مادرم اتاق کوچکی در زیرزمین خانه برای من آماده کرده بود. صبحها ساعت پنج، زودتر از اینکه اهل خانه از خواب بیدار شوند به اتاق میرفتم و در را بر روی خودم میبستم و شروع میکردم به تمرین تا ساعت هفت و نیم که باید به مدرسه میرفتم. فاصله خانه تا مدرسه حدود ۳۰۰ متر بود که من همیشه این مسافت را میدویدم. شیفت اول مدرسه تا ساعت یازده و نیم بود (البته توجه داشته باشید که ما آن موقع هم صبح به مدرسه میرفتیم هم بعدازظهر) به خانه بازمیگشتم. دوباره به زیرزمین رفته و شروع میکردم به ساززدن. این کار تا ساعت دو بعدازظهر ادامه داشت. بعد با سرعت نهار میخوردم و به مدرسه میرفتم. عصر هم زودتر از همه خودم را به منزل میرساندم و دوباره سراغ ساز میرفتم.
یادم هست که همسایهها به مادرم معترض شده بودند، میگفتند: پسر شما خواب و استراحت را از ما گرفته است، از پنج صبح تا نیمهشب ساز میزند… اگر جلوی او را نگیرید، میرویم و از شما شکایت میکنیم.
چند بار هم بیمار شدم. ساعتهای طولانی به زیرزمین رفتن و در را به روی خود بستن از خواب و خوراک کاستن و … بهسلامتی من خیلی لطمه زد. بهگونهای که مادرم بهشدت به من معترض شد.
او برای اولین بار در سال ۱۳۲۷ به رادیو راه پیدا کرد و یک قطعه با ساز اجرا کرد، اما پدرش اجازه نداد فامیل صدیق پارسی استفاده کند و از فامیل دایی خود یعنی یاحقی استفاده کرد.
پرویز یاحقی حدود سال ۱۳۳۱ به دلیل علاقه به نویسندگی، با روزنامهها همکاری داشت و تا سال ۱۳۳۴ به خبرنگاری مشغول بود.
وی از سال ۱۳۳۴ و همزمان با ورود معینیان به رادیو و اداره انتشارات آن روز که بعدها به آن وزارت اطلاعات میگفتند بهصورت جدی در رادیو به فعالیت پرداخت و چند آهنگ برای منوچهر همایون پور و داریوش رفیعی ساخت.
پرویز یاحقی هفت خواهر و برادر داشت که غیر از یک خواهرش همگی ناتنی بودند، مادر وی سال ۱۳۴۲ از دنیا رفت و پدرش چند بار ازدواج کرد که در آخرین ازدواج خود صاحب ۲ پسر و ۳ دختر شد، غیر از پرویز برادر بزرگتر او یعنی منصور به موسیقی علاقه داشت و نوازندگی سنتور را نزد استاد حبیب سماعی آموخت. خواهرش که در یک حادثه رانندگی از دنیا رفت نیز گرایش زیادی به موسیقی داشت.
یکی از تحسینبرانگیزترین آهنگهای پرویز یاحقی تصنیف «امید دل کجایی» است که با صدای زندهیاد غلامحسین بنان اجرا شد. شعر این اثر از استاد نواب صفا بود، این تصنیف در ۲۲ سالگی پرویز یاحقی و در برنامه گلهای شماره ۱۷۲ اجرا شد.
استادان مرتضی محجوبی (پیانو)، ابوالحسن صبا، حسین یاحقی، علی تجویدی، حبیبالله بدیعی (ویولن)، نصرالله زرین پنجه (تار)، حسینعلی وزیری تبار (قرهنی)، حسین تهرانی (تنبک) و چند هنرمند دیگر که حدود بیست نفر میشدند این آهنگ را اجرا کردند.
پرویز یاحقی در ۳۵ سالگی با خوانندهای به نام پروانه امیر افشاری ملقب به حمیرا ازدواج کرد. هشت سال بعد همسرش از او طلاق گرفت. یاحقی برای همسرش تعداد زیادی آهنگ ازجمله ترانه پنجرهای به باغ گل و می عاشقانه ساخت.
از آثار پرویز یاحقی علاوه بر مجموعههای تکنوازی ویولن و همنوازی میتوان به
اشاره کرد.
پرویز یاحقی در ده سال پایانی عمرش انزوا گزید و برای همگان دور از دسترس شد و تنها همدم او موسیقی بود، وی در چند سال آخر عمر خود به علت مصدومیت ناشی از حادثه رانندگی قادر به نوازندگی نبود و این قضیه لطمه روحی شدیدی به او وارد کرد.
یاحقی در ۱۳ بهمنماه ۱۳۸۵ و در ۷۱ سالگی در آپارتمانش در خیابان آفریقای تهران به علت سکته قلبی درگذشت.