نورالدین عبدالرحمان جامی، در ۲۴ آبان ماه سال ۷۹۳ شمسی (۲۳ شعبان ۸۱۷ هجری قمری) در خرگرد (خرجرد) جام از توابع خراسان دیده به جهان گشود. نسب او از سوی پدر به محمد بن حسن شیبانی، فقیه معروف حنفی در قرن دو قمری میرسد. با وجود اینکه جامی، زاده تربت جام در خراسان است، اصالت او اما به اصفهان برمیگردد. در تاریخ آمده که شمسالدین محمد دشتی، پدربزرگ جامی، اهل محله دشت اصفهان بود و بهدلیل نابسمانیهایی که در آنجا وجود داشت، در سده هشت قمری، به ناچار به خراسان مهاجرت کرد و بهعنوان قاضی در ولایت جام ماندگار شد. در همین شهر با دختر یکی از نزدیکان امام محمد شیبانی (از علمای مشهور آن زمان) ازدواج کرد. پدر عبدالرحمن نیز در شهر دشت متولد شد و ازاینرو، پسرش در ابتدا تخلص دشتی و در نهایت لقب جامی را برای خود برگزید.
نورالدین عبدالرحمن تحصیلات مقدماتی را نزد پدر و در دهستان خرگرد به پایان رساند و سپس در نوجوانی بههمراه خانواده به شهر هرات رفت که آن زمان بخشی از خراسان بزرگ بود. در هرات جامی به یادگیری مقدمات ادبیات فارسی و عرب نزد پدر پرداخت و پس از آموزشهای اولیه، در مدرسه نظامیه هرات مشغول به تحصیل شد. این مدرسه یکی از مراکز علمی معتبر در زمان خود به حساب میآمد و نورالدین عبدالرحمن، علوم متداول آن عصر چون فقه، اصول، صرف و نحو، حدیث، قرائت، تفسیر، منطق، حکمت مشایی، حکمت اشراق، طبیعیات و ریاضیات، را در محضر اساتید نامداری چون «خواجه علی سمرقندی» و «محمد جاجرمی» بهخوبی فرا گرفت. جامی در ارتباط با روزهای تحصیل در هرات و اساتید خود، چنین میگوید:
خواجه علی سمرقندی و دیگر همانندهای او در مطالعه و آگاهی بینظیر بودند اما من در چهل روز به درجه آنان رسیدم.
چندی بعد و بنا به احتمال در ۲۰ سالگی، برای فراگیری بیشتر علوم به سمرقند رفته و در محضر اساتید آن شهر، به کسب علم و دانش پرداخت و بهجز شاعری، به توانایی در بحث و استدلال نیز، شهره خاص و عام شد. جامی در این شهر، هیئت را از «قاضی زاده رومی» آموخت و در علوم تفسیر و حدیث و سیره و نیز موسیقی و فن معما، تبحر لازم را یافت. چند سالی از زندگی عبدالرحمن جامی در سمرقند سپری شد و بعد از سال ۸۵۰ هجری قمری به هرات بازگشت.
نورالدین جامی در بازگشت به هرات، با صوفیگری آشنا شده و به حلقه مریدان «شیخ سعدالدین محمد کاشغری نقش بندی» پیوست و به طریق تصوف درآمد. در پی این آشنایی و ارادت، «خواجه کلان» پسر سعدالدین، دختر خود را به ازدواج جامی درآورد و این پیوند، حرمت و منزلت خاتم الشعرا را در میان اهالی هرات صدچندان کرد. توانایی عبدالرحمن جامی در طی طریق علم تصوف تا جایی بود که از بزرگان طریقت به حساب میآمد و پس از مرگ سعدالدین محمد کاشغری در ۸۶۰ هجری قمری، خلیفه طریقت نقشبندیه میشود.
خاتم الشعرا در ۶۰ سالگی از خراسان به زیارت خانه خدا رفته و در راه رفت و بازگشت از حجاز، از شهرهای همدان، کردستان، مکه، مدینه، حلب، دمشق، بغداد، نجف، کربلا و تبریز دیدن کرد. نقل است که در این راه و اقامتهای موقتی که در شهرهای مختلف داشت، دعوت بسیاری از امرای آن دوران برای اقامت در دربار و ملازمت درگاه خویش، دریافت کرد، اما هیچ یک را نپذیرفت و به خراسان بازگشت. در دیوان اشعار او، بعضا به این سفرها و مشاهدات، اتفاقات یا مشکلات آن اشاره شده است. سفری که از آن به طولانیترین و مهمترین سفر جامی در طول عمر، یاد میکنند.
سرانجام در ۲۷ آبان ۸۷۱ شمسی (۱۷ محرم ۸۹۸ هجری قمری) چراغ عمر این ادیب، عارف، صوفی و شاعر وارسته ایران زمین در ۸۱ سالگی و در شهر هرات خاموش شد و در «تخت مزار» در شمال غربی هرات، در مقبره استادش سعدالدین کاشغری، بدنش را به خاک سپردند.