تغییر زبان جستجو
A man in suit and tie with a mustache.

پرویز وکیلی شاعر و ترانه‌سرایی که در تهران به دنیا آمد و دارای دیپلمادبیات فارسی است، وی کارمند بانک ملی بود و تمام اشعار شاعران بزرگ را از حفظ بود .

از زمانی‌که شروع به ترانه‌سرایی کرد، از بانک ملی استعفا داد. او در شروع کار خود به خاطر اشعار زیبا و پُر معنایش و تأیید شورایموسیقی به استخدام رادیو ایران درآمد و اولین کار خود به نام «روزگار» را به ویگن داد. ناصر رستگارنژاد در زمانی‌که قصد داشت، به آمریکا مهاجرت کند شاعری جوان و تازه کار به نام پرویز وکیلی را به ویگن معرفی ‌کرد که هنوز پس از ۵۰ سال اشعارش جاودانه مانده‌اند و در واقع مثلث هنری که بین پرویز وکیلی و ویگن و عطاالله خرم برقرار شد، باعث ماندگاری این ترانه‌ها شد و پرویز وکیلی دوست همیشگی ویگناکثر ترانه‌هایش را به ویگن داد و برای هنرمندان دیگری هم شعر سرود. به علت دوری وکیلی از محافل هنری و مطبوعات و مهاجرتش که به مرگیزودرس در پاریس انجامید، اطلاع زیادی از وی در دست نیست. فعالیت او از سال‌های ۱۳۳۹ به بعد شروع شد و خیلی زود، شهرت یافت. سروده‌هایش را خوانندگانی چون امین‌الله رشیدی و پوران نیز خوانده‌اند و در سال‌های ۱۳۳۸ به مدت ده سال مثلث هنری او، سازندگان زیباترینآهنگ‌های موسیقی پاپ سنگین ایرانی بودند و صفحه‌های آنها، فروش فوق‌العاده‌ای داشت. اگرچه به پرویز وکیلی در برنامۀ گل‌ها، فرصتی کم داده شد که ذوق خود را در سرودن چند اثر کلاسیک آزمایش کند، با این‌حال، تعدادی از آثار او که در برنامۀ گل‌ها اجرا شده، تخیل قوی،تصویرسازی‌های غنی، روانی کلام و تسلط او در آفرینش لحظه‌هایعاطفی را نشان می‌دهد. همۀ اینها در پیوندی غالباً دقیق و بی‌نقص با موسیقی، شکل می‌گیرد. با این‌حال پرویز وکیلی، تا این زمان که حدود سی‌سال از مرگش می‌گذرد نیز به درستی شناخته نشده و تنهابزرگانی چون اسماعیل نواب صفا و تورج نگهبان استعداد هنری و ارزش‌های او را یادآور شده‌اند. مجموعۀ اشعار و ترانه‌هایش نزد خواهر شاعرش، فریبا وکیلی نگه‌داری می‌شود و به دلایل نامعلوم هنوز انتشارپیدا نکرده است. در میان کسانی که در آغاز دوره‌ی شکوفایی فرهنگیوارد میدان ترانه‌سرایی شده‌اند، پرویز وکیلی نیز گردنی افراشته دارد، البته بی‌ آنکه قدرش آن‌گونه که باید شناخته شده باشد.

شمار چشم‌گیری از آهنگ ‌های اجرا شده توسط ویگن، متن‌هایی از پرویز وکیلی را در پیوند با موسیقی عطاالله خرم دارد.

از زندگی پرویز وکیلی متأسفانه چیز زیادی نمی‌دانیم، اگر چه متن‌های او را قالباً زمزمه می‌کنیم، همین‌قدر می‌دانیم که کارمند بانک ملی ایران بوده، شعر می‌سروده ولی تمایل چندانی به آفتابی‌شدننداشته است. عطالله خرم آهنگ‌ساز می‌گوید که وکیلی نخستین‌بار نزد او رفته و پیشنهاد هم‌کاری داده است و نتیجه‌ی این همکاری ترانه خواب ناز بوده که با صدای ویگن ضبط و پخش شده، و موفقیت ایننخستین ترانه، آفرینش ترانه‌های دیگری را نتیجه داده است.

در بعضی متن‌های پرویز وکیلی می‌توان گرایش به تصویرسازی‌هاینوآورانه را پیدا کرد، در ترانه‌ی‌ ستاره، ستاره‌ای را می‌بیند که رنگش پریده و از ترس ابر سیاهی را بر سر کشیده است، در ترانه‌ی رقص شکوفه، شکوفه‌ها را می‌بیند که با لب سرخ‌آبی به صبا بوسه می‌دهند. در یکی از بهترین سروده‌های خود به نام دو کبوتر، راز و نیاز عاشقانه را لطافتی شاعرانه بخشیده است. او و دلدار چون دو کبوتر بر شاخ‌ساریآشیانه داشته و با هم شب‌ها سر بر بستر پرها می‌نهاده‌اند، با وزش هر نسیم آشیانه می‌لرزیده و آن‌ دو از بیم جان بر سر هم پر می‌کشیدند،اینک ولی از هم روی‌گردان شده‌اند و هیچ‌کدام نمی‌دانند چه شد که آشنا گشتند و چه شد که اینک از هم جدا مانده‌اند.

عطا الله خرم درباره‌ی پایان کار پرویز وکیلی می‌گوید که نمی‌داند چرا در همان سال‌های پیش از انقلاب کارش را رها کرده به لندن رفته و گویابعدها در هما‌ن‌جا فوت کرده‌ است. در فهرست سروده‌های ترانه‌ای پرویزوکیلی، به شعری پر حس و حال و عاشقانه بر می‌خوریم، که با آهنگی از عباس مهرپویا درآمیخته و با صدای او اجرا شده است، با عنوان قبیله‌یلیلی. وکیلی با همین سروده نشان می‌دهد که اگر مانده و ادامه داده بود، ذهنیت شاعرانه‌ی درخشانی پیدا می‌کرد.

پرویز وکیلی برای هنرمندانی چون ویگن، محمد نوری، منوچهر سخایی،عارف، مهرپویا، روانبخش، آرتوش، گروه اعجوبه‌ها، الهه، ایرج، فرامرز پارسی، پروین، پوران، پونه، رامش، امیر رسایی، دلکش، ضیاء، عهدیه،گوگوش، مرضیه، مهستی، ویلسون، وهایده ترانه سروده است.

اما در نهایت، پرویز وکیلی سال ۱۳۶۳ در پاریس درگذشت.

مطالب مرتبط با این شخص