تغییر زبان جستجو

مردی از تبار هنر، از جنس احساس، خالق ملودی های ناب و تکرار ناشدنی، گوهری نایاب در موسیقی ایران، آهنگسازی مردمی، نوازنده ای صاحب سبک. او کسی نیست جز استاد فرهنگ شریف.

 

 

 

استاد فرهنگ شریف موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده نامدار و پرآوازه ایران در اولین روز از سال ۱۳۱۰ هجری شمسی، قدم به عرصه وجود نهاد. پدر ایشان که از پزشکان مطرح تهران بود، با ایجاد فضایی آرام در محیط خانواده، آن هم در زمانی که خانواده ها جایگاهی برای موسیقی و هنر در رشد و تربیت فرزندان قائل نبودند، بستر رشد دلخواه را برای هر سه پسر خود فراهم نمود. یکی از آنها فرهنگ شریف بود. پدرش که خود علاقه مند به موسیقی بود و با بزرگان موسیقی آن زمان همچون مرتضی نی داوود و عبدالحسین شهنازی رفت و آمد و مراوداتی پایسته داشت ،عامل اصلی جلب توجه فرهنگ به استعداد ذاتی خود، یعنی موسیقی به شمار می رود. فرهنگ از ۴ سالگی نزد استاد خود عبدالحسین شهنازی و با هدایت پدر، پیش زمینه آینده درخشان خود را کلید زد و به یادگیری ساز دلنشین تار پرداخت. هر چند که کودکی او مصادف بود با مطرود خوانده شدن موسیقی سنتی توسط حکومت رضاشاه و جایگزینی آن با موسیقی کلاسیک عصر مدرن در مراکز آموزشی؛ اما وی بدون توجه به این مسائل به علاقه شخصی خود پرداخت و روز به روز جنگنده تر از قبل و مصمم تر از دیروز به کار خود ادامه داد. البته پس از چند سال با درگیر شدن کشورمان با تحولات جنگ جهانی دوم و هرج و مرج های ناشی از تغییر حاکمیت وقت، موارد قبلی خود به خود ملغی شد و موسیقی اصیل ایرانی نیز دوباره جایگاه خود را پیدا کرد. از نکات قابل توجه آن دوران این بود که هنرمندان بزرگ هم نسل ایشان، هیچ کدام تار نواز نگشتند و فقط فرهنگ بود که تار را به عنوان هنر مورد علاقه خود برگزید.

 

 

 

 

 

 

مهجوریت تار

 

 

این ساز خوش صدا؛ پس از پایان دوره ی دو بزرگ مرد این زمینه (میرزا حسینقلی و درویش خان)، و همچنین دست پرورده های ایشان همچون مرتضی نی داوود، علی اکبر شهنازی، موسی معروفی و…؛ کم کم رو به مهجوریت گمارد و سازهای کلاسیک همچون ویولن و پیانو در نظر مردم رونق بیشتری یافت. ممارست و پیگیری فرهنگ شریف در حفظ ارزش های این ساز، نه تنها باعث شد در دوره ای تک نوازنده حرفه ای این ساز باشد(به عنوان مثال از هنرمندان هم دوره ایشان همچون حسن کسایی، پرویز یاحقی، حبیب الله بدیعی، همایون ‌خرم، جهانگیر ملک و… که به همراه خود فرهنگ در رادیوی وقت خوش درخشیدند، تنها فرهنگ شریف بود که نوازنده ی تار بود)؛ بلکه باعث شد در آینده، این ساز دوباره به قله های موسیقی ایران راه یابد. در این دوره که از آن به عنوان عصر ویولن نیز یاد می کنند، سازهای دیگری هم مورد این بی مهری ها قرا گرفتند. یکی از این سازها، ساز کمانچه بود.

 

 

 

 

 

مسیر رشد و خلاقیت ذاتی

 

استاد فرهنگ شریف ۱۲ ساله بود که نخستین اجرای خود را در قالب تک نوازی، به صورت زنده در رادیو اجرا نمود. و پس از آن در اکثر مجموعه برنامه های گل ها جهت تکنوازی آواز برای خوانندگان دعوت می شد. هر اثری که از این استاد بزرگ به جا مانده، به نوعی دارای امضای شخص خودشان می باشد. اهالی موسیقی به راحتی می توانند نواخته های ایشان را از دیگران تشخیص دهند. چرا که وی در خلق بدعیات جدید بی نظیر بود و سبکش نیز منحصر به خود او بود. مهارت ‌های او در ایجاد دریچه ای جدید در انگشت گذاری و مضراب زنی، صدای متفاوتی را از دل تار بیرون می کشید که تا به حال شنیده نشده بود. به گفته بسیاری از بزرگان موسیقی، زیباترین نوع صدای استخراجی از ساز تار، صدای تار فرهنگ شریف بود. ایشان با بهره گیری از قدرت تخیل و روح لطیف و به کارگیری هنر نوازندگی خود، جملات و ملودی های لطیفی می ساخت که در نوع خود بی مانند است. او در اجرای کشش های طولی و عرضی، استفاده از سکوت های به جا، جواب های کوتاه و مفید آوازی و… چنان تبحر داشت که بیشتر بزرگان این عرصه به تکرار ناپذیر بودن هنر ایشان اذعان دارند.

 

 

چند جمله از بزرگان هنر در مورد این مرد شریف گردآوری شده که چند نمونه از آن را خدمتتان ارائه می کنیم :

 

. جلیل شهناز: ساز گرم و دلنشین یعنی تار آقای فرهنگ شریف

احمد عبادی: هیچ کس در بداهه نوازی نظیر فرهنگ شریف نیست. فرهنگ شریف بداهه ی موسیقی اصیل ایرانی است.

 

علی اکبر گلپایگانی: تار فرهنگ شریف پرچم ایران است.

 

بیژن ترقی: بیهوده مکن ذهن پراکنده خود تار/ این زخمه زن نادره فرهنگ شریف است.

 

نواب صفا: فرهنگ نیست که این چنین چنگ میزند/ بال فرشته ای است که آهنگ می زند.

 

 

 

فعالیت های هنری استاد فرهنگ شریف

 

استاد فرهنگ شریف با خوانندگان بسیاری همکاری و همنوازی آوازی داشته و به اجرای کنسرت های زیادی به همراه آنان در شهرها و کشورهای مختلف پرداخته است. وی در فستیوال های بین المللی جهت شناساندن ساز تار به علاقه مندان موسیقی در ورای این مرز و بوم تلاش ها نموده است. به عنوان مثال در دانشگاه موزه هنر لندن با برگزاری کنسرت های تخصصی – پژوهشی و همچنین تشکیل کلاسها و کارگاههای تخصصی – آموزشی، نقش پر رنگی را در بیان ویژگی های ساز تار ارائه نموده.  فستیوال موسیقی برلین نیز جایی بود که او توانست هنر خود با ساز تار را به رخ جهانیان بکشاند. ایشان به همراه خسرو آواز ایران زمین، استاد محمدرضا شجریان نیز کنسرت های متعددی را چه در داخل و چه در خارج از کشور اجرا نموده است.

 

 

 

غروب زندگی در وطن

 

 

این نوازنده رئوف و خوش قلب پس از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرد و چند سالی هم در دانشگاه های معتبر آنجا به تدریس موسیقی پرداخت. دوری از این آب و خاک برای روح بزرگ ایشان نا ممکن بود. پس به ایران بازگشت. هرچند که گه گاه سفر هایی را به خارج از مرزها انجام می داد ولی تا پایان در همین خاک ماند و سرانجام در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳9۵ و در سن 8۵ سالگی به علت بیماری ریوی و عفونت شدید خونی در بیمارستانی در تهران جان به جان آفرین تسلیم کرد. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.

 

 

 

 

 

 

مطالب مرتبط با این شخص