در اول فروردین ماه سال یکهزار و سیصد و دوازده در تهران خيابان ري كوچه آبشار چشم به جهان گشود او از کودکی با علاقه بسیار و علی رغم موانع آن روزها به دنبال موسیقی رفت و از محضر اساتیدی هم چون کلنل وزیری – علی اکبر شهنازی – ابوالحسن صبا – استاد مهرتاش – استاد صبا و مرحوم خالقی استفاده کرد.
استاد در جوانی شاگرد مرحوم آقا سید محمد سنگلجی بوده و در درس اخلاق ایشان حاضر و غزلیات عرفانی را در آن مجلس با صدای خوش میخوانده است . به توصیه مرحوم سنگلجی، ایشان با استاد خالقی آشنا و از آنجا وارد رادیو می شود.
استاد دهلوي نیز استاد آهنگسازي وهداني بود که رايگان شاگردش را پرورش ميداد و هنگامي که وهداني به علت شکستگي پاشنه پا در منزل به مدت يک سال بستري بود دهلوي شاگردش را رها نکره و هفته اي يکبار با مشکلاتي که موجود بود ( دور بودن منزل وهداني به وسايل نقليه ) مسافتي را پياده طي ميکرد تا او را آموزش دهد.
استاد وهداني را می توان در واقع پلی بین اساتید قدیم و جدید دانست ایشان علاوه براشراف کامل بر تکنیک های استاد وزیری به خوبی از رمز و راز نوازندگان قدیم مثل استاد شهنازی اطلاع داشت. او همچنین سال ها در استخدام وزارت فرهنگ بود و با ارکستر فرهنگ و هنر همکاری داشت.
استاد کتاب ردیف آقا حسینقلی را به روایت شهنازی در سال هفتاد و شش منتشر نموده اند،ایشان بیشتر وقت خود سرگرم تحقیق و مطالعه در موسیقی ایران بوده است و علاوه بر استادی دانشگاه های ایران و تدريس در هنرستان موسیقی ، کلاس ها و سخنرانی هایی هم در دانشگاه های اروپا مانند دانشگاه اشتوتگارد آلمان(كلاس پروفسور هورننگ) نیز داشته اند.
آهنگ ها و قطعات فراوانی نیز از ساخته های استاد در دست است او هم چنین مورخی امانتدار بوده و خاطراتی در تاریخ موسیقی ایران از او باقي است.
از آثار استاد میتوان به نمونه های زیر اشاره کرد :
ردیف آموزشی سازی و آوازی برای هنرآموزان در هفت دستگاه – ترانه ها و تصنیف هایی که برای کنسرت تنظیم شده برخی اجرا شده و بسیاری در آرشیو ایشان است – ساخت قطعات پیچیده به شیوه استاد وزیری مانند قطعه رامین و رویا – انقلاب و گردش شور ( گفنتی است که نواختن برخی از این ها فقط در توان خود استاد بود مانند قطعه معروف گردش شور) همچنین تالیف بسیاری کتب تاریخی ، موسیقی و ادبی که به طور مشروح در قسمت آثار و زندگینامه خواهد آمد.
استاد علاوه بر تار به سازهای ویولن – عود – پیانو – ماندولین – دف و ضرب آشنایی کامل داشتند.
استاد در ساختن ساز نیز صاحب نظر و از خبرگان این فن بوده و تحقیقاتی از ابعاد و اندازه های سازهای مختلف که از قدما برداشت کردند در دست ایشان است از اساتید تار سازی که کار خود را با ایشان آغاز کردند میتوان از: استاد پوریا – استاد رضا ژاله – استاد کلهر و استاد موسوی نام برد.
ایشان در سال های گذشته عضو جامعه باربد بودند و نمایشنامه های فولکلور و نواهای کوچه و بازار را نیز گردآوری کردند.
سرانجام این مرد بزرگ و یادگار از نسل اساتید بزرگ ایران که او را وزیری دوم میدانستند در سال یک هزار و سیصد و هشتاد و دو به علت بیماری سرطان معده و به طور ناگهانی دار فانی را وداع گفت ایشان تا روز قبل از مرگ و در حالی که به شدت فرسوده شده بودند و رمق سخن گفتن و نشستن نداشتند با ایما و اشاره و چشمان بی فروغ ولی اشکبار مشغول آموزش قطعه ای در همایون به شاگردان خود بودند.
از استاد یک فرزند دختر به نام رويا به یادگار است که محبت خاصی به ایشان داشتند.
استاد مردی درویش و وارسته بودند و اخلاق نیک و معنوی را اول شرط هنر میدانستند، از گفتنی ها اینکه استاد از شاگردان بی بضاعت شهریه دریافت نمیکردند و نیز تا سال ها در پرورشگاهی در خیابان میرداماد برای نوجوانان بی سر پرست رایگان تدریس تار و سه تار داشتند، كلا” مقام شاگرد براي ايشان پر ارزش بود.
گاه ميشد كه ايشان تنها براي يک شاگرد از كرج به تهران مي آمدند و شبانه دوباره به كرج برميگشتند و عقيده داشتند هر كسي به اميدي اينجا مي آيد و نبايستي نا اميد برگردد.
ايشان خواندن مقدمه كتاب دستور جديد تار مرحوم وزيري را به شاگردان توصيه ميفرمودند تا علاوه بر صنعت موسيقي ، معنويت را كه خلاقيت موسيقايي را سبب ميشود و نواهاي زيبا را مي آفريند نیز فراموش نکنند.
روحشان شاد و یادشان گرامی باد.