شهرام ناظری در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۲۸ در شهر کرمانشاه و در محله برزه دماغ این شهر و در خانواده ای ادیب و هنرمند، قدم به دنیا نهاد تا با شور آفرینی در موسیقی اصیل ایرانی، جلای ویژه ای را به آن ببخشاید. پدر و مادرش هر دو دارای صدای لطیفی بودند که به شهرام نیز انتقال یافته بود. از همان دوران کودکی تحت آموزه های پدر خود قرار گرفت. پدرش یک هنرمند کامل بود. هم گوشه ها و ردیف ها را می دانست، هم سه تار مینواخت و اینکه دستی هم در خوانندگی داشت. وی تمام آموزه های خود را به فرزندش منتقل نمود. با چنین خانواده ای، سر برآوردن نامی بزرگ به نام شهرام ناظری، دور از انتظار نبود. همچنین عقبه شهرام ناظری در کرمانشاه تا چندین نسل، همه اهل هنر و موسیقی بودند. جد ایشان استاد پرویز خان پورناظری ملقب به حاجی خان، از شاگردان درویش خان و علی نقی وزیری بوده و آموخته های خود را در اختیار موسیقیدانان کرمانشاه قرار می داده. موسیقی کرمانشاه جدا از حیطه مقام ها و سبک فولک که قدمتی دیرینه در این سرزمین دارد، قسمت عظیمی از موفقیت حال حاضر خود را مرهون پدربزرگ شهرام ناظری می باشد که توانست تئوری موسیقی سنتی ایرانی و همچنین خط نت را برای نخستین بار در این دیار کرد نشین ارائه کند.
در این خانواده هنری، بستر مناسب برای رشد فرهنگی و هنری شهرام مهیا بود. او نیز از این اقبال خوش و همچنین استعداد خدادادی خود، کمال استفاده را برد تا که امروز نام او در کنار استاد محمدرضا شجریان به نوعی شناسنامه موسیقی اصیل ایرانی در عرصه های داخلی و بین المللی باشد. او خیلی زود ره رشد و تکامل را پیدا کرد و تا به امروز، همیشه در حال نوآوری و خلاقیت در موسیقی بوده است.
هفت سال بیشتر نداشت که اولین آواز های خود را در رادیو کرمانشاه به همراه تار نوازی درویشی، از نوازندگان شهیر وقت کرمانشاه اجرا کرد. روند پیشرفتش باعث شد که حتی به رادیو تلویزیون ملی نیز راه یابد، آن هم در حالی که فقط نوجوانی ۱۱ ساله بود.
شهرام ناظری گرچه خود صاحب سبک می باشد و نوآوری های بی بدیلی را به موسیقی ایران تزریق نموده، اما در سراسر عمر خود همیشه در پی آموختن تجارب بزرگان و بهره مندی از آنها بوده. او که پیشرفت خود را در نزدیک بودن به چهره های بزرگ موسیقی در آن زمان می دید، ۱۷ سال داشت که رهسپار تهران شد و به مرور از محضر بزرگانی چون دوامی، برومند و وزیری بهره ها برد. در همین دوران به نواختن ساز هم اشتیاق یافت، لذا نوازندگی سه تار را نزد استاد جلال ذوالفنون و احمد عبادی و همینطور محمود هاشمی آموخت.
او که دیگر در تهران استقرار گزیده بود، کم کم با به دست آوردن حسن شهرت توانست توجه اصحاب موسیقی را جلب کند. در پی آن با پیشنهاد نورعلی خان برومند رسماً به استخدام رادیو و تلویزیون ایران در آمد و در قالب گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی و سپس گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده، هنر منحصر به فرد خود را برای همگان به نمایش گذاشت. وی در نخستین مسابقه رادیو تلویزیون به نام آزمون باربد، که در رشته های مختلف موسیقی برگزار می شد، شرکت کرد و توانست مقام نخست آواز را کسب نماید.
شهرام ناظری در سال های ابتدایی دهه ۶۰ به تدریس هم روی آورد و آموزش ردیف های آوازی را برای علاقه مندان آواز ایرانی، در دستور کار خود قرار داد. در این دهه که پرکارترین دهه فعالیت استاد نیز به شمار می رود، آثار ارزشمندی را با همکاری بزرگان موسیقی زمان ارائه داد که همگی باعث وزن بیشتر کارنامه هنری ایشان شده است. به عنوان مثال آلبوم مثنوی، موسی و شبان، بنمای رخ، صدای سخن عشق، لاله بهار و … از آلبوم های مطرحی بودند که در این دوره با همکاری بزرگانی چون جلال ذوالفنون، محمد جلیل عندلیبی، پرویز مشکاتیان و … به گنجینه هنری ایران افزوده گردید.
کمتر کسی است که آثار معروف ایشان همچون اندک اندک، آتش در نیستان و در هوایت بی قرارم را نشنیده باشد. شهرام ناظری بر روی سبک های زیادی کار کرده. از انواع موسیقی های مقامی گرفته تا اجرا های حماسی و عرفانی. او نخستین کسی است که ادبیات عرفانی و حماسی را وارد موسیقی ایرانی نمود و در این راه از اشعار مولانا و همچنین شاهنامه فردوسی بسیار استفاده کرد. او را می توان اولین کسی برشمرد که اشعار شاهنامه را در قالب موسیقی مقامی اجرا نمود. اجرا های حماسی او فقط به شاهنامه و موسیقی مقامی خلاصه نمی شد. وی در سال های پایانی دهه ۵۰ و در بحبوحه قبل و بعد از انقلاب اسلامی، در قالب گروه چاووش آلبوم های مشترکی را به همراه خسروی آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان ارائه نمود. آلبوم هایی با اشعار هوشنگ ابتهاج، آهنگسازی محمدرضا لطفی و با مضامینی کاملاً حماسی ، ملی- میهنی و آزادی خواهی. در این سال های حساس، هنرمندانی که به کانون چاووش پیوسته بودند، جملگی به شناخته شده ترین و معتبرترین چهره های موسیقی ایران بدل گشتند. چهره هایی نظیر حسین علیزاده، خانواده کامکارها، شجریان ، ناظری، لطفی و غیره. از تصانیف معروف حماسی ایران می توان به تصنیف های اندک اندک از آلبوم گل صد برگ، کاروان شهید، تصنیف شیدا شدم که شعر آن را خود ایشان سروده، ایران جوان و … اشاره نمود. شهرام ناظری که خود کُرد کرمانشاه بوده، آثار زیادی را هم با گویش کردی اجرا کرده. چه در حیطه مقامی چه در دستگاه. از معروف ترین آنها هم می توان به بازخوانی تصنیف های کابوکی، شیرین شیرین و واران وارانه رجوع نمود. استاد ناظری همیشه در پی گشودن نگرشهای جدید در موسیقی بوده. او در تحریرهای خود نیز سبک خاص خود را داراست. تحریرهایی ریتمیک و جذاب که در سال های پایانی دهه ۷۰ وارد حیطه خوانندگی خود نمود و منجر به پیدایش آلبوم های آواز نو، سفر به دیگر سو، لولیان و مولویه گشت. خود شهرام ناظری نوع خاص صدای خود و لحن حماسی آن را، ریشه گرفته در فرهنگ کردی خود می داند.
بی شک هیچ خواننده ای نبوده که برای بهترین و فاخرترین کارهایش، به اندازه شهرام ناظری از شعر های عارفانه مولانا بهره برده باشد. اولین سمفونی ایران با نام یادگار دوست، و همچنین یکی از پرفروش ترین آلبوم های موسیقی ایران تحت عنوان گل صد برگ، دو نمونه از شاهکارهای بی بدیل استاد می باشد که آنها را در سال ۱۳۶۴ و به مناسبت هشتصدمین زاد روز مولانا ارائه نمود. این دو اثر انقلابی را در موسیقی ایرانی به وجود آوردند. از آلبوم های پر تعداد دیگر ایشان که با محوریت اشعار مولانا ساخته شده، می توان از آلبوم مولویه (شور رومی) نام برد که در سال ۲۰۰۷ نامزد دریافت جایزه معتبر گرمی نیز گردید. این اثر به یکی از ارزشمند ترین آثار موسیقیایی در جهان تبدیل شد. تا جایی که در مقالات روزنامه های اروپایی و آمریکایی زیادی، به توصیف و بررسی آن پرداختند و حتی روزنامه های معتبر بوشتون گلوب و لس آنجلس تایمز، گزارشی را ارائه دادند تحت عنوان «شعر مولانا در حرکت» که در آن به بررسی اقدام های شهرام و حافظ ناظری، جهت شناساندن و زنده نگه داشتن اشعار مولانا پرداختند.
در سال ۲۰۰۷ وقتی که شهرام ناظری موفق به دریافت نشان معتبر لژیون دونور و همچنین نشان شوالیه از دولت فرانسه گردید، از آنجا که با خواندن اشعار مولانا به چنین جایگاهی رسیده بود، کسی گمان نمی کرد که در تغییری شگرف به سراغ شاعر دیگری برود. آن هم فردوسی که سبک شعر هایش حماسی و کاملاً متفاوت با سبک عرفانی مولانا بود. ولی او که همواره نشان داده دارای روحیه ای نوآورانه و تکرار ناپذیر است، این کار را انجام داد و نه تنها دریچه ای نوین در موسیقی ایران گشود؛ بلکه به همان افتخارات سابق هم دست یافت. شهرام ناظری همیشه سودای شاهنامه خوانی را در سر داشته و برایش سوال بوده که چرا کسی روی اشعار فردوسی کار نمی کند و از طرفی هم در صدای خود قابلیت اجرا با لحن حماسی در خوانندگی را مشاهده می کرد. پس به این تفکر قدیمی خود جامه عمل پوشانید و با پژوهش های گسترده به همراه پسرش حافظ ناظری، قدم در این راه نهاد و توانست اشعار حماسی فردوسی را، بر قامت موسیقی مقامی بنشاند. در این راستا همکاری ایشان با کیخسرو پورناظری، از تنبور نوازان برجسته ایران بسیار دیدنیست.
جوایز و افتخارات بین المللی :
شهرام ناظری به عنوان نماینده ایران در جای جای جهان، همواره از حیثیت و اعتبار موسیقی کشور دفاع کرده و نامش در جهان، برای همه اهالی موسیقی شناخته شده است. ما در اینجا فقط برخی از عناوین بین المللی که با کسب جایزه و نشان همراه بوده را فهرست وار عنوان می کنیم.
دریافت جایزه کنکورز موسیقی فولکلور در سال ۱۹۷۵- جایزه بهترین موسیقی عرفانی جهان در سال ۱۹۹۷ در کشور مراکش، که باعث شد ژورنالیست های هنری آمریکا لقب پاواروتی ایران را به ایشان اختصاص دهند- جایزه ویژه ارواین کالیفرنیا به دلیل اشاعه پیام معنوی مولانا و صلح به واسطه زبان موسیقی در سال ۲۰۰۶- دریافت بالاترین نشان افتخار کشور فرانسه با نام لژیون دونور از سوی دولت این کشور در سال ۲۰۰۷، در همین سال نیز نشان شوالیه ادب و هنر، که بالاترین نشان فرهنگی فرانسه می باشد را از دولت این کشور دریافت نمود- عنوان برترین هنرمند آسیا از طرف مجمع آسیا سوسایتی در سال ۲۰۰۷ که با تقدیر ویژه دبیر کل سازمان ملل نیز همراه بود- جایزه اسطوره زنده از دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس، و همچنین جوایز و عنوان های متعدد دیگری که نشان از ابهت این هنرمند بزرگ نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهانی می باشد.
آثار شهرام ناظری :
آثار ارزشمند استاد شهرام ناظری را نمی توان در یک مقاله خلاصه کرد. اجراهای فراوانی که در داخل و خارج از ایران داشته و همچنان ادامه دارد. آثار ایشان متشکل از آلبوم های رسمی منتشر شده و اجرا های غیر رسمی است که در اینجا به ذکر چند آلبوم رسمی ایشان می پردازیم.
مجموعه ای از آلبوم های چاوش- مثنوی موسی و شبان- صدای سخن عشق- باد می آید- بشنو از نی- گل صد برگ- لاله بهار- بنمای رخ- نوروز- نجوا- یادگار دوست- بهاران آبیدر- کیش مهر- بی قرار- زمستان- در گلستانه- شورانگیز- ساقی نامه ۱ و ۲- آتش در نیستان- دل شیدا- سخن تازه- کنسرت استادان موسیقی ایران- لیلی و مجنون- چشم به راه- مهتاب رو- حیرانی- لولیان و آثار بسیار دیگری که از ایشان موجود می باشد.