سید منوچهر سخایی کاشانی معروف به منوچهر سخایی در روز نهم مهر ماه سال 1314 به دنیا آمد.
او خواننده، بازیگر سینما ، برنامهساز و از قدیمیترین چهرههای موسیقی پاپ و از بازماندگان نسلی است که با اجرای ترانههای عاشقانه بر بستر ملودیهای ایرانی، با ارکستراسیون غربی و کلام فارسی، در اواخر دهه ۳۰ خورشیدی، محبوبیت خیره کنندهای برای این سبک موسیقی به ارمغان آورد.
برادر بزرگترش سرگرد سید محمود سخایی (متولد: ۱۲۹۶ خورشیدی – مقتول: ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) رئیس شهربانی برگزیدهٔ دکتر محمد مصدق در کرمان بود که در جریان وقایع ۲۸ مرداد ۳۲ در این شهر به طرز بسیار فجیعی به قتل رسید. خیابان «سرهنگ سخایی» واقع در نواحی مرکزی تهران (حوالی میدان توپخانه) به نام اوست.
منوچهر سخایی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران ادامه داد و از همان دوران تحصیل به مقولات هنری بویژه موسیقی علاقه و اشتیاق نشان داد. با این وجود وی قبل از آن که وارد دنیای موسیقی شود، برای مدتی در روزنامه کیهان مشغول به کار شد و به عنوان خبرنگار پارلمانی این روزنامه فعالیت کرد.
از منوچهر سخائی جدای از بازی و خوانندگی او در چند فیلم فارسی، ترانههای بسیاری به یادگار ماندهاست، که در میان آنها، ترانههای «جوونی» ساخته فرید زلاند، «کلاغا» با کلام نوذر پرنگ و نیز آهنگ پرویز مقصدی، به امضای هنری او در عالم موسیقی بدل شدهاست. وی پس از انقلاب به آمریکا کوچ کرد و گرچه در آنجا نیز ترانهها و آلبومهایی خلق نمود، اما هرگز نتوانست موفقیت و محبوبیت گذشتهٔ خود را تکرار کند و نهایتاً برای سالها در سکوت به سر برد.
منوچهر سخائی در اواسط دههٔ سی به موسیقی روی آورد. گرچه در آن زمان موسیقی پاپ در ایران چندان شناخته شده نبود، امّا سخائی با بهره از آثار موزیسینهای خارجی از همان ابتدا نسبت به این نوع موسیقی گرایش نشان داد. در اواخر دهه ۳۰ منوچهر سخائی موفق شد که با ترانهای به نام «کالسکه زرین» که به شکلی غیر حرفهای به همراه کامبیز مژدهی به عنوان آهنگساز و پرویز وکیلی به عنوان ترانه سرا ضبط شده بود، از سد شورای سختگیر و محافظه کار موسیقی رادیو ایران در آن زمان عبور کند.
در واقع تا دههٔ سی شورای موسیقی رادیو در زمینه موسیقی پاپ بسیار سختگیربود و چون عمدتاً موسیقیدانان سنتی در آن شورا حضور داشتند، به ندرت اجازهٔ پخش آهنگهایی غیر از موسیقی سنتی و ملی از رادیو را صادر میکردند و بنابراین خیلی به ندرت آهنگهای پاپ از رادیو پخش میشد. طوریکه مثلاً محمد نوری به عنوان یکی از نخستین خوانندگان پاپ ایرانی، ناچار بود که در برنامهٔ ارتش ترانههایش را اجرا کند و در خود رادیو امکان اجرا نداشت. اما در جو پدید آمده بعد از وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و با پخش ترانهٔ معروف «مرا ببوس» [به خوانندگی حسن گل نراقی و آهنگسازی مجید وفادار و شعر حیدر رقابی (هاله)]جو دیگری در رادیو به وجود آمد و شورای سخت گیر و محافظه کار موسیقی در رادیو، با دیدن استقبال مردم از این نوع آهنگها، رویکرد جدیدی نسبت به موسیقی پاپ پیدا کرد و تصمیم گرفت تا مجوز پخش یک یا دو آهنگ پاپ را در هر ماه صادر کند.
از آن زمان پای خوانندگان پاپ به رادیو گشوده شد و ابتدا محمد نوری و بعد ویگن برای اجرای این ترانهها انتخاب شدند و بعدها منوچهر سخائی و عباس مهرپویا نیز به آنها پیوسته و این چهار نفر، خوانندههای پاپ موزیک رادیو در آن زمان را تشکیل میدادند که هر کدام در ماه یک برنامه اجرا میکردند.
بدین ترتیب منوچهر سخائی از سال ۱۳۳۷ به بعد فعالیت حرفهای خود را به عنوان خواننده در رادیو ایران آغاز کرد.
در همین سالها منوچهر سخائی فعالیت خود در سینمای ایران را نیز، نخست به عنوان خواننده و سپس به عنوان بازیگر آغاز نمود. یکی از نخستین اجراهای رسمی او، که اولین ترانهٔ او برای فیلمهای فارسی نیز محسوب میشود، در فیلمی به نام «زندگی شیرین است» (ساختهٔ مجید محسنی، محصول دیانا فیلم) بود که در سال ۱۳۳۵ اکران گردید. وی در سال های بعد در فیلمهای دیگری همچون «دخترها اینطور دوست دارند» (ساخته اسماعیل پورسعید ،۱۳۴۱) و «خروس جنگی» (ساخته اسماعیل پورسعید، ۱۳۴۴) ترانههایی اجرا کرد و هم چنین به عنوان بازیگر در فیلمهایی مثل «پستچی» (ساختهٔ رفیع حالتی، ۱۳۴۰)، «در انتهای ظلمت» (ساختهٔ ابوالقاسم ملکوتی) و «ببر کوهستان» (ساختهٔ خسرو پرویزی) ظاهر شد.
در مجموع دوران اوج شهرت و محبوبیت منوچهر سخایی در دهه چهل خورشیدی بود. صدای او سبک و کلاس خاص خودش را داشت و او نیز همچون ویگن ، عارف و محمد نوری طرفداران خاص خود را داشت.
در همین ارتباط محمدرضا شجریان در کارگاه آواز خود خاطرهای حکایت کرده است که نشان از شهرت و اهمیت سخایی در آن سالها دارد. وی میگوید:
من در دانشسرا بودم که منوچهر سخایی یک ابوعطا خواند که من خیلی خوشم آمد و آن را یادگرفتم و بعدها چند بار آن را خواندم و همیشه هم گفتهام که این را از سخایی یادگرفتهام.
منوچهر سخایی همچنین درسالهای فعالیت هنری اش در تلویزیون نیز شوی تلویزیونی «زنگولهها» را برای تلویزیون ملی ایران تهیه کرد که در آن به معرفی چهرههای جدید موسیقی پاپ میپرداخت.
بعد از انقلاب ،منوچهر سخائی نیز مانند بسیاری از دیگر خوانندگان و بازیگران قبل از انقلاب راهی آمریکا شد و ساکن شهر لوس آنجلس گردید و تلاش نمود تا فعالیت هنری اش را در آنجا ادامه دهد. از جمله در نخستین سالهای اقامتش در آمریکا اقدام به تهیهٔ چند ترانه و ارائهٔ آنها به صورت سه آلبوم استودیوئی نمود. اما وی در این آلبومها و به طورکلی در سالهای مهاجرت و اقامتش در شهر لس آنجلس هرگز نتوانست موفقیتهای گذشته اش را تکرار کند.
در ارتباط با اولین آلبومش در آمریکا خود او طی مصاحبهای با رادیو فردا میگوید:
من از چند آهنگ اولین آلبومم که در آمریکا تهیه کردم راضی نیستم. چون این آلبوم را در بدو ورودم به آمریکا ارائه دادم ، هنوز به اوضاع و احوال اینجا آشنا نبودم و از نظر مالی هم بسیار محدود بودم، نمیتوانستم به راحتی تصمیم بگیرم و این آلبوم را در شرایط کوچ اجباری و آن حالت گیج و ویجی تولید کردم.
اما وی بلافاصله پس از نخستین آلبومش در آمریکا، آلبومی دیگر به نام سکوت و نیز آلبوم همکلاسها را نیز به بازار موسیقی عرضه کرده بود که گرچه در آنها آهنگهای خوبی وجود داشت اما بر اساس گفتهٔ خود او حتی ترانههای خوب موجود در این آلبومها هم وی را راضی نکرده بود و بدین ترتیب وی نهایتاً تصمیم گرفت که برای چند سال سکوت پیشه کند. در این ارتباط وی در همان مصاحبه میگوید:
بعد از آن آلبومها، اوضاع اینجا [لوس آنجلس] به شکلی شد که من دیدم یا باید از این جماعت بزن بکوب پیروی کنم یا دوباره سکوت کنم و من در آن زمان تصمیم گرفتم با موسیقی لس آنجلس همراهی نکنم و به کار تألیف روی بیاورم.
حاصل سکوت طولانی مدت و غیبت منوچهر سخایی از صحنه موسیقی پاپ لس آنجلس، جمعآوری تعدادی مصاحبه از شخصیتهای مختلف مطرح در موسیقی پاپ فارسی بود. وی هم چنین در این سالها دست به تهیهٔ کتابی دربارهٔ موسیقی مدرن و موسیقی پاپ ایران زد که در آن تقریباً با همه کسانی که در دسترس او بودند از جمله با محمد نوری، حمید قنبری و نعمت مین باشیان گفتگوهایی دربارهٔ این موضوعات انجام داده بود.
سخایی هم چنین در واپسین سال های فعالیتش و پس از مدتها سکوت، آلبومی تهیه کرد که در آن از ترانههای اجتماعی استفاده کرده و به مضامینی نظیر حقوق بشر پرداخته بود، سخائی در این آلبوم، سعی کرد تا سبک خواندنش را تغییر داده و نتها وگامهایی را اجرا کند که در گذشته به ندرت مورد استفاده اش قرار گرفته بود. همکار آهنگساز وی در این آلبوم محمد شمس بود، که آهنگهای این آلبوم را از ادغام تمهای کلاسیک ایرانی و غربی خلق نمود. اشعار ترانههای این آلبوم عمدتاً توسط ایرج فاطمی سروده شده بودند و به گفتهٔ خود سخایی برای ارائهٔ این آلبوم سه سال کار مداوم انجام شده و موسیقی آن با ارکستر سمفونی پاریس به شکل زنده ضبط گردیده بود.
نهایتا منوچهر سخایی در روز پنج شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ در آمریکا بر اثر سرطان خون در گذشت.