جلالالدین تاج اصفهانی، یکی از خوانندگان نامی ایران معاصر بود که در سال ۱۲۸۲ خورشیدی در اصفهان، مهد هنر و موسیقی ایران، زاده شد.
پدرش شیخ اسماعیل از اهالی هنر و آشنا با گوشهها و ردیفهای آوازی در انواع دستگاه موسیقی سنتی بود و از آن جهت که بر منبر وعظ نیز با صدایی گرم و گیرا میخواند به تاج الواعظین شهرت داشت.
جلالالدین نیز هم در کیفیت صدای حنجره و هم شوق آواز کم از پدر نداشت و به تناسب سن، موسیقی را خوب میفهمید؛ از این رو هر کجا که فرصتی بود او نیز میخواند مگر در محضر پدر.
نُه ساله بود که صدای آوازش برای اولین بار به طور اتفاقی به گوش پدر رسید. کشف استعداد و نبوغ موسیقیایی جلال الدین، شیخ را چنان بر سر ذوق آورد که او را از همان سن تحت تعلیم و حمایت خود گرفت و اصول ابتدایی و گوشههای آواز سنتی را نیز به یاری سید عبدالرحیم اصفهانی، استاد درویش مسلک و کهنهکار موسیقی در عصر قاجار، به او آموخت و به مرور این آموزشها را با بهرهمندی از اساتید دیگری چون نایب اسدالله نینواز، میرزا حسین عندلیب، میرزا حسین خضوعی و حبیب شاطر حاجی تکمیل کرد. جلالالدین همخوانی با ساز را اولین بار در سنین جوانی در کنار حسینخان اسماعیلزاده، استاد کمانچه، تجربه کرد و شیوهی هماهنگی و حفظ هارمونی در یک اجرای مشترک را از او فراگرفت.
استاد جلالالدین تاج اصفهانی به جز موسیقی و آواز به شعر و ادبیات فارسی نیز علاقهای ویژه داشت. او گزیدههای بیشماری از اشعار شعرای ایرانی به ویژه سعدی را از حفظ بود و بسیار از این حافظهی شعری در مجالس آواز خود بهره میجست. استعداد تاج در شیوهی دکلماسیون اشعار با اِعمال تحریرهای متنوع و بیان زیبای آنها با صدایی رسا و قدرتمند و ذوق و سلیقهی سرشاری که در مناسبخوانی به کار میگرفت به گونهای بود که توجه اهالی فن موسیقی را همواره به خود جلب میکرد. استاد تاج اصفهانی از معدود اساتید آوازی بود که قادر بود تصنیف اشعار وزین پارسی را در انواع دستگاه موسیقی ایرانی اجرا کند.
شروع فعالیت حرفهای استاد تاج اصفهانی مقارن بود با آغاز ورود رادیو، به عنوان یک رسانهی ملی، به تهران. او در اولین برنامهی ساخته شده برای رادیو تهران به سال 1319 در گروههای موسیقی و در کنار اساتیدی چون حبیب سماعی چندین آواز اجرا کرد. تاج به طور همزمان با نوازندگان اصفهانی نیز در رادیو اصفهان همکاری داشت و در سال 1328 به صورت رسمی سرپرستی گروه نوازندگان را در این رادیو بهعهده گرفت. او در سال ۱۳۳۰ نیز مدتی را به عنوان مشاور در بخش موسیقی رادیو تهران به کار مشغول بود.
تاج در طول فعالیت حرفهای خود به تدریس نیز اشتغال داشت. ایرج، علیاصغر شاهزیدی، رضا قرنیان اصفهانی، حمیدرضا نوربخش، نصر الله معین، علیرضا افتخاری، همایون فال واستاد محمدرضا شجریان همگی از شاگردان نام آشنای او بودند.
آثار متنوعی از استاد تاج اصفهانی به یادگار مانده که از آن میان میتوان به مثنویخوانی، به اصفهان رو، یاران زندهرود، تصنیفهای اصفهان و رنگهای طبیعت، اذان و مناجات اشاره کرد. اما مشهورترین اثر بر جای مانده از او، صفحهی آواز همایون است که از بدو ضبط به سال ۱۳۱۲ تا سالهای متمادی میان دوستداران موسیقی محبوب بود و هنوز هم در آواز مکتب اصفهان از نمونههای معیار محسوب میشود. جز این مجموعه، تصنیف آتش دل سرودهی حسن صدر سالک و با آهنگسازی عبدالحسین برازنده یکی از زیباترین و ماندگارترین ترانههای تاریخ موسیقی ایران است که تاج اصفهانی تصنیف آن را به زیبایی در آواز ابوعطا اجرا کرده است.
دیگر ترانهی معروفی که بعدها نامش در آغازگری اجرا با تاج اصفهانی گره خورد مرغ سحر بود. تصنیفی ساختهی مرتضی نیداوود که استاد تاج اصفهانی در اوایل دههی ۵۰ طی مصاحبهای خود را مبدع آن معرفی کرد و مدعی شد که خودش بوده که آن را به سال ۱۳۰۶ برای اولین بار در باغ سهمالدوله اجرا کرده است. ادعایی که پیش از دههی ۵۰، ناصرالدین پروین، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ معاصر، آن را به نام ایرانالدوله هلن (معروف به ایران خانم) ثبت کرده بود.
او در بخشی از این مصاحبه وقتی از او سوال میشود که “مرغ سحر را اولین بار چه کسی خوانده است؟” میگوید: “خودم!” و در ادامه توضیح میدهد: “در لالهزار بودیم. در کوچه باغی هشت هزار جریبی به نام سهمالدوله که اکنون تنها حدود ۶۰۰-۵۰۰ متر از آن باقی ماندهاست، کنسرتی به منفعت روزنامهی فکاهی ناهید اجرا کردم. در آن کنسرت اساتید فن هم بودند مثل مرحوم مرتضی محجوبی، مرتضی نیداوود، مرحوم صبا و مرحوم حسین یاحقی، درگاهی و… من ماهور میخواندم… غزلی خواندم که مرتضی نیداوود درآمد آن را بر عهده گرفت و پروانهای در آن زد… سپس دلکش شروع کرد… به گوشهی عراق که رسید مرتضی خان پیانو زد. من عراق را به اوج خواندم… “. او در ادامه و در تأکید بر ابداع این تصنیف گفت: “احمد دهقان هم در روزنامهی تهران مصور، که خبرنگار آن بود، در اطلاعات هفتگی روزنامهاش نوشته است که اولین شبی که تاج را دیدیم در این کنسرت بود… پس از آن در اصفهان هم هرجا از من سوال شد که مرغ سحر را که ساخته؟ میگفتم که شعر متعلق به ملکاالشعرای بهار است و من تصنیف آن را اولین بار خواندهام. بعد از من احتمالا قمرالملوک وزیری یا ملوک ضرابی آن را خواندهاند که صفحه هم شده است. من و رضا روانبخش با هم خواندیم که او در آن ضرب میگرفت و مطلعش این بود…” و همانجا در ادامه، دگرباره مرغ سحر را بازخوانی میکند.
در ستایش تاج اصفهانی به جز آواز و سبک موسیقی به محسنات اخلاقی بیشماری اشاره شده، آنچه در میان شاگردان و دوستان همقطار و همنوازش عاملی مزید بوده بر محبوبیتش. صفاتی از قبیل مناعت طبع، بزرگ منشی، وارستگی و عدم وابستگی به مادیات که جملگی او را خالی از حسادت میکردند یا مهربانی، عدالت خواهی، مردم داری، تواضع و عدم تکبرش که مهری عمیق مینشاندند بر دل هر آشنا و غریب. دخترش پروین تاج، جایی در وصف اخلاق و منش پدر چنین میگوید: “پدرم خوب زندگی کرد و با مردم خوب بود و نام نیک هم از خودش بهجای گذاشت. بابا عاشق خواندن بود… هرکسی به او میگفت بخوان بابا برایش میخواند و اصلاً معروف بود که منیت ندارد. صبح زود بیرون میرفت و رفتگر میگفت آقای تاج برایم بخوان و بابا همان وقت میخواند. او اصلاً منیت نداشت… بابا تاج یکعمر شاگرد داشت بدون هیچ چشمداشت پولی… او از هیچ شاگردی به خاطر تدریس پول نگرفت، ابداً.”
جلالالدین تاج اصفهانی صبح روز سیزدهم آذرماه ۱۳۶۰ در سن ۸۶ سالگی زندگی را در خانهی پدری، بدرود حیات گفت و تن بیجانش در آرامگاه خانوادگی تاج واقع در تخت فولاد اصفهانبه خاک سپرده شد.
استاد محمدرضا شجریان پس از مرگ جلال الدین تاج اصفهانی گفت :
با مرگ تاج، صدایی خاموش شد که بیش از هفتاد سال در پهنه ی ایران زمین، به ویژه اصفهان شهر نور و گنبدهای فیروزه رنگ ، طنین افکن بود.