مردی آرام و بدون حاشیه که با متانتی خاص پله های ترقی را یکی پس از دیگری در نوردید و شهرت و محبوبیت خویش را نه تنها در داخل کشور بلکه در عرصه های بزرگ بین المللی وارد دلهای هنر دوستان نموده. او مدتهاست که بر قله های آهنگسازی نشسته و در تاریخ موسیقی ایران به مانند شمع فروزانی می درخشد. او کسی نیست جز استاد حسین علیزاده، با دنیایی از افتخارات و جوایز داخلی و بین المللی ..
حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده تار و سه تار برجسته کشورمان، در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۳۰ در منطقه سید نصرالدین بازار تهران متولد شد. پدرش اهل ارومیه و مادرش زاده تهران بود. از همان کودکی در یکی از مدارس تهران که در آن استاد هوشنگ ظریف برای دانش آموزان تدریس موسیقی می نمود به این هنر علاقه مند شد. هوشنگ ظریف که علاقه و استعداد وافر را در او دید، باعث شد تا او به هنرستان موسیقی معرفی گردد. در آنجا زیر نظر اساتیدی همچون حسین دهلوی و خود هوشنگ ظریف دوره های آموزش موسیقی را طی کرده و بدون توقف در سال ۱۳۴۹ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گردید. در آنجا نیز تحت نظر استاد های بزرگی همچون داریوش صفت، نورعلی خان برومند، حبیب الله صالحی، عبدالله خان دوامی و… به یادگیری ردیف موسیقی سنتی ایران و همچنین تخصص در علم نوازندگی تار و سه تار پرداخت. وی در این دانشگاه در رشته نوازندگی و آهنگسازی فارغ التحصیل شد. در همین اثنا توانست به ارکستر ملی ایران و تالار رودکی به عنوان نوازنده تار وارد گردد. در ۱۷ سالگی به عضویت در کانون چاووش درآمد و در اوایل دهه ۵۰ در حالی که کمی بیش از ۲۰ سال سن داشت، به همراه گروه های معتبری مثل گروه چاووش و گروه شیدا دو سال متوالی به اجرا در جشن های سالیانه هنر شیراز پرداخت. استاد علیزاده از همان زمان وارد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد و در آنجا به تدریس پرداخت. تدریس با متدهای نوینی که علمش را آموخته بود، باعث رشد استعدادهای زیادی در این سالها گشت.
وی با نقش پر رنگ خود در اعتلای گروه چاووش باز هم در برنامه های جشن هنر شیراز شرکت نمود که حاصل آن اجرای حرفه ای دستگاه ماهور در سال ۵۴ و کنسرت نوا با خوانندگی فاطمه واعظی در سال ۵۵ بود. در این سالها در کنار استادان بزرگی همچون محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان تحت عنوان گروه چاووش مجموعه آلبوم های چاووش را ساخت که جزء آثار جاودانه موسیقی ایران گشت. بعد از آن به همراه استاد فقید پرویز مشکاتیان گروه عارف را بنا نهاد و اجراهای پر فروغی را در داخل و خارج از کشور برگزار نمود. وی با انتشار آلبوم های سواران دشت امید و حصار که در آن از بدیعیات خارق العاده خود استفاده کرده بود توانست جایگاه خود را نسبت به آنچه که بود، تعالی بخشد. ایشان در مورد آلبوم سواران دشت امید گفته: رخوت موسیقی سنتی در مقطعی باعث نگرانی اهل هنر شده بود و من این آلبوم را به همین خاطر ساختم.
استاد علیزاده پس از تعطیلی موسسه چاووش و در اوایل دهه ۶۰ به منظور گسترش حیطه هنری خود به کشور آلمان رفته و در دانشگاه آزاد برلین به تحصیل و تدریس مشغول شد. قطعه معروف عصیان را به عنوان تز دوره آهنگسازی خود ارائه نمود و نمره قابل قبولی دریافت کرد. وی سال ۶۷ به ایران بازگشت و با کوله باری از تکنیک و خلاقیت به فعالیت های زیادی پرداخت. از سخنرانی های متعدد تا اجرا های تخصصی، تالیف کتاب ها و نوارهای آموزشی او باعث شد دریچه ای نو به سوی موسیقی ایرانی باز گردد. اگر امروزه موسیقی سنتی ایران به انحطاط نگرویده، مدیون پژوهش ها و جانفشانی های امسال استاد علیزاده است که به راستی حق زیادی بر حفظ اصالت و موسیقی این آب و خاک داشته اند.
بدون شک از معروف ترین و شاخص ترین آثار استاد علیزاده آلبوم نی نواست. آلبومی که در همان زمان ساختش به سرعت به قلب و جان مردم نشست و بر شهرت وی بیش از پیش افزود. این آلبوم در سطح بین الملل هم سر و صدای زیادی به پا کرد، به طوری که آهنگسازان معروف از این آلبوم همواره به نیکی یاد کرده و تاثیرگذاری آن را خارق العاده می دانند. ایده اولیه این آلبوم در سال ۱۳۵۶ در ذهن علیزاده کلید خورد. علاقه ای که به دستگاه نوا داشت، باعث شد تا شروع به نوشتن این قطعه کند که پس از چند اجرا، این آلبوم به طور رسمی در سال ۶۲ توسط موسسه ماهور انتشار یافت. در این آلبوم نقش راوی بودن ساز نِی، فضای عرفانی و غم انگیزی را به آن بخشیده. در آن دوران که موسیقی سنتی آواز محور بود، خلق چنین آلبومی که تنها با محوریت سازها خودنمایی می کرد برای همگان بسیار تازگی داشت. تک نوازی نی در این آلبوم را جمشید عندلیبی انجام داده.
این آلبوم که با استقبال بی نظیری در جهان مواجه شد توسط ارکستر های داخلی و خارجی زیادی باز اجرا شده است. ارکستر رودکی و ارکستر سمفونیک اوکراین و یک ارکستر فرانسوی مثال هایی در این باب می باشند. علیزاده درباره ایده ساخت این آلبوم چنین گفته: «روزهای خاصی بود که هنوز هم تمام چیزهایش، از جمله تلخی ها و شیرینی ها که تلخی هایش بیشتر بود، برایم زنده است. ولی برای من نی نوا مانند نوشتن خاطرات روزانه بود و وقتی می گویند که انگیزه و منظورت چه بود، میگویم که هیچ منظوری جز اینکه خاطرات روزانه ام را در سال ۶۲ به زبان موسیقی بنویسم نبود.» (نقل به مضمون)
علیزاده طی مصاحبه ای عنوان کرده که هرگز هدفش این نبود که قطعه ای مذهبی بسازد، اما با این حال بر این باور است که هنرمندان همه جهان می توانند از آیین های مذهبی ایده و الهام هنری بگیرند و این در تاریخ هنر کل دنیا وجود دارد….
هر چه هست این آلبوم تبدیل به شناسنامه حسین علیزاده شده و در تاریخ برای همیشه ماندگار خواهد بود.
علیزاده در سال های پایانی دهه هفتاد، همکاری گسترده ای را با خسروی آواز، محمدرضا شجریان آغاز کرده و به همراه همایون شجریان و کیهان کلهر اجرا های بی نظیری را در داخل و خارج از کشور ارائه نمود. از اجراهای شاخص این دوره می توان از کنسرت همنوا با بم نام برد که برای همه اهالی هنر و موسیقی آشناست. همکاری علیزاده و شجریان منتج به تولید آلبوم هایی همچون فریاد، داد و بیداد، زمستان است و… گردید.
موسیقی فیلم :
یکی از شاخه های هنری حسین علیزاده مربوط به آهنگسازی برای فیلم هاست. فیلم هایی که آهنگسازی آن را بر عهده داشته، جملگی فیلم های تحسین شده و بزرگی هستند که بخشی از اعتبار خود را از موسیقی متن و تیتراژ خود به دست آورده اند. به عنوان مثال در مورد فیلم آواز گنجشک های مجید مجیدی، موسیقی آن چنان بر پیکره فیلم خوش نشسته که گویا جزء لاینفکی از خود سناریو می باشد. هارمونی آواز گنجشک ها با آوای نغمه گون سازها در این فیلم، برای همیشه در ذهن هر هنر دوستی باقی می ماند. علیزاده موسیقی فیلم های زیادی را برعهده گرفت که همگی به عناوین و جوایز زیادی در عرصه های مختلف رسیده اند.
جوایز :
بی تو به سر نمیشود، فریاد و به تماشای آبهای سپید؛ سه آلبوم از ساخته های علیزاده میباشد که موفق به نامزدی جایزه گرمی (معتبرترین جایزه ضبط و پخش موسیقی) در بخش بهترین آلبوم سنتی جهان شده اند.
گبه، زشت و زیبا، آواز گنجشک ها و ملکه؛ چهار فیلم با آهنگسازی علیزاده است که جایزه بهترین موسیقی فیلم را در جشنواره فیلم فجر به دست آورده است.
بهترین موسیقی متن برای فیلم آسمان زرد کم عمق، جایزه دیگری بود که در سال ۹۲ و در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران به ایشان اهدا گردید.
علیزاده همچنین از دریافت نشان بزرگ و معتبر شوالیه هنر و ادب فرانسه دست کشید و طی نامه ای هدیه ملت با فرهنگ فرانسه را ارج نهاد و عنوان کرد که خود را بی نیاز از دریافت هر نشانی می داند. و در ادامه افزود اگر در کشور ما برای هنر والای موسیقی ارزش و احترام قائل بودند، یک عنوان غیر میهنی اینگونه انعکاس نمی یافت. و در پایان نامه ضمن قدردانی از مسئولان کشور فرانسه اعلام کرد به احترام مردم هنردوست ایران به نام حسین علیزاده بدون پیشوند و پسوند اقتناع کرده و چیزی بر آن نخواهد افزود.
سخنانی از حسین علیزاده :
فضای موسیقی در ایران، فضایی است که نه منتقد دارد و نه رابطه هنرمندانش با یکدیگر، رابطه های خارج از کلیشه های سنتی است. (نقل به مضمون)
«موسیقی را از من و امثال من نمی توانند بگیرند. اگر موسیقی بخواهد شهید داشته باشد من در صف اول آن ایستاده ام. اگر موسیقی را از ملت بگیرید، دل آن ها را گل گرفته اید.» (نقل به مضمون)
«در طول زندگی وقتی به روحیه و اهدافم و حتی به شجاعت هایم نگاه می کنم، می بینم همه را از موسیقی دارم. موسیقی مرا شجاع کرده. حتی قبل از انقلاب که در شرایط تنگنا قرار گرفتم، عبور از آن فقط شجاعت می خواست و بعد از انقلاب هم همین طور و همیشه موسیقی شجاعت من بود.» (نقل به مضمون)