عماد الدین رام در یازدهم اسفند ۱۳۰۹ در ساری به دنیا آمد. او از دوران جوانی علاقه زیادی به فلوت داشت و نیهای خود را سوراخ میکرد و در آنها میدمید، در سال ۱۳۲۲ خورشیدی به تئاتر روی آورد و علاوه بر نقش کمدین ، در پشت پرده میخواند و فلوت میزد. در سال ۱۳۳۵ به تهران آمد و به اداره هنرهای زیبا رفت و نت و سازشناسی را نزد استادان خود فراگرفت. او دارای مدرک لیسانس از دانشسرای کشاورزی بود. از سال ۱۳۵۰ به سرپرستی یکی از ارکسترهای فرهنگ و هنر منصوب شد.
عماد رام در سایه تعلیم استادانی چون حسن رامرد، خادم میثاق و نورعلی برومند به آموختن سلفژ و دیکته ی موسیقی پرداخت و ویژگینوازندگی او در فلوت ، آن بود که میتوانست ربع پرده های موسیقیایرانی را به خوبی اجرا کند.
عماد در هفتم مهر ۱۳۴۳ با خانمی به نام فلور ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد به نامهای (گویا، آهنگ و ملودی) .
عمادرام همزمان با انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ مجبور به ترک ایران شد.در سال ۱۳۵۷ که جمهوری اسلامی میرفت مستقر شود خمینی در جواب خبرنگاری که از او پرسیده بود چه احساسی دارد جواب داد «هیچ» عماد گفته بود :
با هیچ نمیتوان ایران را ساخت و به ایران و ایرانی خدمت کرد.
او پس از خروج از ایران به ضبط و پخش نوارهای «شبانه با وطن» پرداخت که از شعر، کلام و آهنگهای ملی و وطنی سرشار بود. عماد در بزرگترینکنسرتها در نقاط مختلف اروپا و آمریکا با ارکسترهای بزرگ جهانی شرکت داشت و تحسین همگان را برانگیخت. او از سال ۱۳۷۳ تا قبل از فوت عضوشورای ملی مقاومت ایران بود.
چاپ دوم کتاب «زندگینامهٔ عماد رام»، به کوشش عبدالعلی معصومی، در ۲۱۱ صفحه همراه با عکسهای رنگی زیبا و متنوّع، توسط انتشارات «بنیاد رضائیها» در اسفند ۱۳۹۴ منتشر شدهاست.
«زندگینامه عماد رام» شامل یک پیشگفتار و پنج فصل است به ترتیبزیر: ـ پیشگفتار: «صدای سخن عشق»، از خانم فلور صدودی؛ ـ فصل اول: بیوگرافی؛ ـ فصل دوم: عماد رام از زبان رسانه ها؛ ـ فصل سوم: حضور عماد رام در مقاومت ایران؛ ـ فصل چهارم: وداع با عماد رام؛ ـ فصل پنجم: مقالات و اشعار عماد رام.
در گذشت
وی سرانجام در ۳ خرداد ۱۳۸۲ در آلمان بر اثر بیماری سرطان درگذشت و در گورستان نوردفریدهوف شهر دوسلدورف آلمان به خاک سپرده شد.