ناصر رستگارنژاد (زادهٔ ۳ اردیبهشت ۱۳۱۸ در رشت – درگذشتهٔ ۲۲ آذر ۱۳۹۷ در کالیفرنیا) ترانه سرا و آهنگساز ایرانی بود.
نام او با ترانههای «شانه»، «مهتاب» و «رقیب» پیوند خورده است .
آغاز کار هنری :
او فراگیری موسیقی را از سالهای کودکی آغاز میکند. از ۱۴ سالگی نزد کریم سرخوش و پس از او نزد پسرش ابراهیم سرخوش آموزش موسیقی را پی می گیرد.
اولین ترانه ناصر رستگارنژاد :
در ۱۷ سالگی اولین ترانه خود را برای احمد ابراهیمی از خوانندگان آن زمان رادیو میسازد. پس از آن با تشویق استادش آهنگ شبهای میگون را برای خانم لیلی قوانلو با نام هنری غزال ساخت. سپس به ساخت ترانههای بیشتری در رادیو نیرو هوایی و رادیو ایران ادامه داد و عضو شورای نویسندگان رادیو ایران شد. او طی مدت کوتاه فعالیت هنری خود در حدود ۳۸۰ ترانه تصنیف کرد که توسط بسیاری از خوانندگان مشهور آن دوران مانند: ویگن، پوران، دلکش، الهه، جبلی، عباس مهرپویا، شمس و … اجرا شد.
دوست صمیمی ناصر رستگارنژاد :
رستگارنژاد دوست صمیمی مرحوم پوران و همسر اول پوران یعنی عباس شاپوری(آهنگ ساز و سازنده چند ترانه مشهور مانند نیلوفر) بود و به واسطه همین دوستی چندین ترانه مشهور پوران از ساختههای او است. ترانههایی مانند: خزر، طلیعه، افسونگر، شانه و شب بود، بیابان بود و … ترانهٔ مهتاب، رقیب، شانه، به خاطر تو، گلی به جمالت و … با صدای ویگن نیز از کارهای رستگارنژاد است.
فستیوال موسیقی ملل ناصر رستگارنژاد :
در اوایل دهه ۶۰ میلادی فستیوال موسیقی ملل در ایران و در تالار رودکی برگزار شد. از جمله مدعوین، پروفسور هنری کاول رئیس بخش موسیقی دانشگاه کلمبیا بود. ناصر رستگارنژاد به خاطر آشنایی با زبان انگلیسی عهدهدار میزبانی او میشود. هنری کاول شیفته کارهای رستگارنژاد و اطلاعات او در زمینه موسیقی میشود. از او درخواست میکند تا برای تدریس و سخنرانی به آمریکا بیاید. مدتی بعد وی به علت درگیری با یکی از مقامات آن روزگار جلای وطن میکند و به اتریش و نزد لوریس چکناوریان میآید.
رفتن به آمریکا :
پس از آن در دسامبر سال ۱۹۶۳ به آمریکا و دانشگاه کلمبیا رفته و برای مدت شش ماه میهمان آن دانشگاه بودهاست. او کنسرتی نیز در کارنگی هال نیویورک اجرا کرد که بلافاصله از طرف محمود فروغی، سفیر وقت ایران در آمریکا مورد قدردانی قرار گرفت و روزنامه نیویورک تایمز نیز با انتشار مطلبی از وی تمجید کرد.
سکونت در آمریکا :
رستگار نژاد از آن تاریخ تا پایان عمر ساکن آمریکا بود و طی این مدت در دانشگاههای کلمبیا، نیویورک و پرینستون به تدریس ادبیات و موسیقی ایرانی اشتغال داشت و تقدیرنامههای زیادی از دانشگاهها و روزنامهها و مجلات معتبر دریافت کرد.
سال های پایانی زندگی ناصر رستگارنژاد :
رستگار نژاد در سال های پایانی زندگی٬ روزهای آرامی را در شهر کوچکی در شمال کالیفرنیا گذراند. پس از مهاجرت اش با آن که بارها از او خواسته شد و به او اصرار کردند دیگر آهنگ نساخت. به جز آلبومی به نام چشمان سیاه که آن را به علت خواهش یک دوست قدیمی ساخت و از دنیای موسیقی کناره گرفت. او در سال های آخر زندگی بیشتر وقت اش را صرف کلاسها و جلسات تفسیر شعر بزرگان ادبیات ایران کرد.
غزل سرایی ناصر رستگارنژاد :
ناصر رستگارنژاد علاوه بر آنکه سنتور می نواخت، به غزل سرایی نیز می پرداخت و با نام «رستی» تخلص میکرد. از جمله شعری که در جواب شعر سیمین بهبهانی دربارهٔ صفحه قدیمی گرامافون سرود و باعث شد خانم بهبهانی در جواب اش بگوید: … شعرت را خواندم و حیرت کردم که چرا با این قدرت و با این ذوق سرشار آنقدر کمکار میکنی و کم منتشر میکنی .